هنر
خوشخوانى قرآن كريم1, با سابقه اى طولانى ـ از زمان نزول نخستين آيات قرآن
ـ از جمله هنرهاى اصيل و ريشه دار درحوزه قرآن و تلاوت به شمار مى آيد.
فن خوشخوانى, كه تنغيم و تلحين نيز نام گرفته چنين تعريف شده است:
([تنغيم]
عبارت ازخواندن قرآن به آواز موزون و نيكو مى باشد كه به مقتضاى استفاده
از الحان و نغمات گوناگون, حالات متفاوتى از قبيل حزن و سرور را در شنونده
ايجاد مى نمايد.)2
از دهه هاى آغازين قرن بيستم با ظهور نابغه هنر
تلاوت و مبدع الحان جديد, استاد مرحوم شيخ محمد رفعت (1882ـ 1950م) 3,
تحول و تطورى شگرف در اين عرصه رخ داد,4 و به دنبال آن قاريان ديگرى چون:
عبدالعظيم زاهر, عبدالفتاح شعشاعى, ابوالعينين شعيشع, و در رأس آنها
اسطوانه مسلم لحن, استاد مصطفى اسماعيل5 (متوفاى 1980 م / 1359ش) رخ
نمودند و از نوآورى هاى شيخ رفعت در تلاوتهاى خويش بهره بردند.
فن
خوشخوانى قرآن كريم به شكل امروزى در ايران, از حدود چهار دهه پيش آغاز شد
و از دو دهه قبل, روندى صعودى داشته, به طورى كه در همين اثنا بس قاريان
متبحرى ظهور نموده, مقلدانه و مبدعانه به تلاوت پرداخته اند. با توجه به
پيشرفت و تطور هنر خوشخوانى قرآن كريم بويژه در سالهاى اخير, آنچه به خصوص
در كشور ايران خلأ آن محسوس بوده, وجود مجموعه اى مدون در اصول هنر
خوشخوانى (= صوت و لحن) قرآن بوده است.
در اين زمينه تلاشهايى چند صورت
گرفته, كه برخى از آنها به رشته تحرير درآمده و به دست چاپ سپرده شده, اما
از پژوهش علمى بايسته اى برخوردار نبوده است.6
انجام پژوهشى عميق در اين زمينه نيازمند طى مراحلى به قرار ذيل است:
1. كارشناسى جامع و فنى تلاوتهاى استادان بزرگ و صاحب سبك جهان.
دراين
مرحله همه تلاوتها از جهت به كارگيرى مقامات اصلى و فرعى در هر تلاوت و كل
تلاوتها و نسبت سنجى مقامات بر اساس ميزان به كارگيرى و سير تطور تاريخى
آن بويژه از آغاز پيدايش استادان لحن تا به امروز بررسى شود, نيز دسته
بندى قاريان از جهت منطقه جغرافيايى و مشخصه هاى كلى و فنى هر دسته و
بررسى هر يك از مقامات اصلى و فرعى به كار رفته در تلاوت آنها, همچنين
كيفيت و ميزان تأثيرپذيرى قاريان متأخر از قاريان متقدم و... به عنوان
فصولى جداگانه در اين طرح, شايسته تحقيق و بررسى است كه در نهايت در
استخراج اصول و ضوابط اين فن مؤثر خواهد افتاد.
2. استخراج ضوابط و
اصول حاكم و متداول در فن خوشخوانى قرآن كريم و تبيين مبانى و خاستگاه هاى
آن و ارتباط آن با اصول و مبانى موسيقى عرب به طور عام, نيز تعيين و
ارزيابى عوامل دخيل و مؤثر در حوزه خوشخوانى همانند اصول تجويد و وقف و
ابتدا و تعيين آثار آن, و حدود قلمرو اين علوم در اين حوزه, همچنين بررسى
روايات معصومين عليهم السلام در خصوص سفارش و تأكيد بر تلاوت آهنگين
قرآن,7 بررسى تنوع مقامات اصلى و فرعى در موسيقى عرب و علل تغييرات كيفى و
كمّى آنها از منطقه اى به منطقه ديگر و سير تطور تاريخى و فنى آنها,8
همچنين تعيين مقامات (= دستگاه هاى) اصلى و فرعى به كار رفته در حوزه
خوشخوانى قرآن و نيز تعيين گوشه ها و احياناً مقامات اصلى غيرمتداول و در
عين حال قابل استفاده در اين حوزه و تجويز استعمال آنها با استناد به
منابع يادشده, همچنين بررسى فنون بديهه سرايى 9و موشح خوانى در موسيقى عرب
و ارتباط آن با فن خوشخوانى قرآن, همگى جزء سرفصلهاى كلى و عمده در اين
مرحله از بررسى ها خواهد بود.
3. تدوين اصول و ضوابط بايسته و حاكم در
فن خوشخوانى قرآن بر اساس كليه بررسى هاى پيشين و عرضه آن در نشريه هاى
تخصصى داخلى و خارجى و ديگر رسانه هاى مرتبط, جهت نقد و بررسى ديگر صاحب
نظران.
در پايان نيز كليه اصول, ضوابط و معيارهاى پذيرفته شده در قالب
مجموعه اى مدون همراه با تست هاى عملى و نظرى علم صوت و حنجره به انضمام
كتاب شناسى خوشخوانى قرآن كريم قابل استخراج, تهيه و عرضه خواهد بود.
1.تعبير (خوشخوانى) قرآن كريم كه در نوشته هاى استاد خرمشاهى به كار رفته است, تعبير شايسته ترى براى واژه تلاوت (= خواندن آهنگين قرآن) مى تواند باشد. چه, در واژه تلاوت مفهوم صوت آهنگين بيرونى, نهفته نيست.
2. خرمشــاهى, بهـاء الدين, دانشنـامه قرآن و قرآن پژوهى, تهران, نشر دوستـان, نـاهيد, 1377, 2/1384.
3. زركلى, خير الدين, الأعلام, بيروت, دار العلم للملايين, 7/91.
4.براى آگاهى بيشتر و گسترده تر از تشريح علمى صدا و سبك استاد رفعت, ر.ك: ماهنامه عربى: كتاب الهلال, دارالهلال [مصر], شماره 209, جمادى الاولى / اگوست 1968م, صفحه 164 به بعد.
5. ر.ك: كتاب الهلال, همان, صفحه 70 به بعد; خرمشاهى, همان, 2/2076.
6.ر.ك: خرمشاهى, بهاءالدين, دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى, 2/ 1954. به عنوان نمونه رجوع كنيد به كتاب (مبانى موسيقى قراءت قرآن), كه گويا اولين اثر جداگانه دست كم به زبان فارسى در اين زمينه به شمار مى رود. نيز بنگريد به نقد آن در مجله (كتاب ماه هنر) در شهريور 1378, صفحه 55.
7. برخى از اين روايات به نظر مى رسد شايسته بررسى و تدقيق علمى و تاريخى هستند; از آن جمله روايتهاى زير:
ييك. پيامبر اكرم(ص) فرمود: قرآن را با الحان و اصوات عرب بخوانيد و از آواز اهل فساد و گناهان كبيره دورى كنيد. (الكافى, 2/614) دراين روايت, تأمل در واژه لحن و بررسى هاى تاريخى و علمى آن و سير تطور معنايى آن تا به امروز حايز اهميت است.
دو. پيامبر اكرم(ص) فرمود: قرآن با حزن و اندوه نازل شده, پس آن را با گريه بخوانيد و اگر گريه نكرديد, لحن گريه به خود بگيريد. و آن را با لحن خوش بخوانيد كه هر كس آن را با صداى خوش نخواند از ما نيست.
سه. امام صادق(ع) فرمود: قرآن با حزن نازل شده, پس آن را با صداى اندوهناك بخوانيد. (الكافى,2/ 614).
چهار. پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كس قرآن را جايگزين ركبانى نكند و آن را زمزمه زيرلب و تغنى با آواز خوش قرار ندهد از ما نيست. (زمخشرى, الفائق, 2/36).
8.در مورد اختلاف در شمار نامها و ويژگيهاى مقامات در موسيقى عرب, بنگريد: الحمصى, عمرعبدالرحمن, الموسيقى العربية, دمشق, 1994م, صفحه 109 به بعد; دكتر صالح المهدى, الموسيقى العربية, بيروت, دارالغرب اسلامى, 1993, صفحه 5 به بعد.
9. براى تفصيل و آگاهى بيشتر بنگريد به: مسعوديه, محمدتقى, مبانى انتوموزيكولوژى, تهران, سروش, 1365, صفحه 107 به بعد.